مقالهای که در Medscape منتشر شده و به بررسی مقایسهای بین درمان شناختی رفتاری (CBT) توسط انسان و هوش مصنوعی میپردازد، نتایج جالبی را ارائه میدهد. در این مطالعه، عملکرد یک درمانگر انسانی با مدل هوش مصنوعی ChatGPT-3.5 در پاسخ به یک بیمار فرضی مقایسه شد. ارزیابان با استفاده از مقیاس ارزیابی درمان شناختی (CTRS)، کیفیت پاسخها را سنجیدند. نتایج نشان داد که در حالی که هوش مصنوعی در ارائه ساختار درمانی مناسب عمل میکند، اما در زمینه همدلی و ارتباط عاطفی نسبت به درمانگر انسانی عملکرد ضعیفتری دارد.
با افزایش تقاضا برای خدمات سلامت روان و کمبود متخصصان در این حوزه، استفاده از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مکمل در درمانهای روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعات اخیر نشان میدهد که در حالی که هوش مصنوعی میتواند در ارائه ساختار درمانی مفید باشد، اما نمیتواند جایگزین کامل برای درمانگران انسانی باشد.
یافتههای کلیدی
ساختاردهی مؤثر: هوش مصنوعی در ارائه ساختار درمانی CBT عملکرد مناسبی دارد و میتواند به عنوان ابزار کمکی در این زمینه مفید باشد.
کمبود همدلی: درمانگران انسانی در برقراری ارتباط عاطفی و همدلی با بیماران برتری دارند، که این عامل در موفقیت درمان نقش مهمی ایفا میکند.
نقش مکمل: هوش مصنوعی میتواند به عنوان ابزار مکمل در درمانهای روانشناختی مورد استفاده قرار گیرد، اما نیاز به نظارت و مشارکت فعال متخصصان انسانی دارد.
نتیجهگیری
در حالی که هوش مصنوعی پتانسیل بالایی در حمایت از درمانهای روانشناختی دارد، اما نمیتواند جایگزین کامل برای درمانگران انسانی باشد. ترکیب هوش مصنوعی با تخصص انسانی میتواند به بهبود دسترسی و کیفیت خدمات سلامت روان منجر شود.
---
پیشنهادات برای بهینهسازی استفاده از هوش مصنوعی در درمانهای روانشناختی
1. آموزش و نظارت: استفاده از هوش مصنوعی باید تحت نظارت متخصصان آموزشدیده انجام شود تا از کیفیت و ایمنی درمان اطمینان حاصل شود.
2. ترکیب با درمان انسانی: هوش مصنوعی باید به عنوان ابزار مکمل در کنار درمانگران انسانی مورد استفاده قرار گیرد، نه به عنوان جایگزین.
3. توسعه اخلاقی: در توسعه و استفاده از هوش مصنوعی در حوزه سلامت روان، باید به مسائل اخلاقی و حریم خصوصی بیماران توجه ویژهای شود.